آیه 53 سوره یس
<<52 | آیه 53 سوره یس | 54>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و آن جز یک صیحه (و یک لحظه بیش) نباشد که ناگاه تمام خلایق محشر به پیشگاه ما حاضر آورده خواهند شد.
[آن صحنه عظیم] جز یک فریاد نیست، پس به ناگاه همه آنان [گردآوری شده و] نزد ما احضار می شوند.
[باز هم] يك فرياد است و بس؛ و بناگاه همه در پيشگاه ما حاضر آيند.
جز يك بانگ سهمناك نخواهد بود، كه همه نزد ما حاضر مىآيند.
صیحه واحدی بیش نیست، (فریادی عظیم برمیخیزد) ناگهان همگی نزد ما احضار میشوند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«إِن کَانَتْ إِلاّ صَیْحَةً ...»: مراد نفخه ثانی است. «جَمِیعٌ»: جمع آمده. گرد آورده شده. فعیل به معنی مفعول، یعنی مجموع است. خبر اوّل (هُمْ) و واژه (مُحْضَرُونَ) خبر دوم یا صفت بشمار است .
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ «51»
و در صور دميده شود، پس ناگاه آنان از گورها (برخاسته،) شتابان به سوى پروردگارشان مىآيند.
قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ «52»
گويند: واى بر ما، چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت؟ اين همان است كه خداى رحمان وعده داد و پيامبران راست گفتند.
إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ «53»
(آرى،) جز يك بانگ نبود كه ناگهان همگى نزد ما احضار شدند.
نکته ها
در قرآن، دو بار دميدن در صور مطرح شده است؛ يكى براى انقراض دنيا و ديگرى براى برپايى قيامت.
مراد از نفخ صور در اين آيه، دميده شدن در صور براى بار دوم و زنده شدن مردگان است.
«اجداث» جمع «جدث» به معناى قبر است. «يَنْسِلُونَ» از «نسلان» به معناى رفتن با سرعت و كلمه «مرقد» اسم مكان از «رقاد» به معناى محلّ استراحت و مراد از آن در اينجا قبر است.
امام باقر عليه السلام مىفرمايد: جمله «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ»، كلام فرشتگان به اهل قيامت است. «1»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 7 - صفحه 547
پیام ها
1- آغاز قيامت با صوتى است كه از دميده شدن در صور شنيده مىشود. «نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ»
2- معاد جسمانى است و بدنها از همين قبرها خارج مىشوند. مِنَ الْأَجْداثِ ... يَنْسِلُونَ ... بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا
3- زنده شدن انسانها در قيامت بسيار سريع و با آسانى خواهد بود. نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ ...
4- حركت شتابان، نشانهى اضطراب و هيجان مردم در قيامت است. «يَنْسِلُونَ»
5- قيامت، روز حسرت كفّار است. «يا وَيْلَنا»
6- قيامت، صحنهى بيدارى و اقرار و اعتراف است. «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ»
7- برپايى قيامت و حسابرسى، لازمه رحمان بودن خداست. «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ»
8- در قيامت همه مردم در يك جا حاضر مىشوند. «جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ»
9- حضور در قيامت با اختيار نيست. «مُحْضَرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ (53)
إِنْ كانَتْ: نبود اين واقعه و حادثه، إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً: مگر يك فرياد كه نفخه اخيره است. اين كلام دالست بر سهولت بعث نزد حق تعالى، يعنى به مجرد نفخه زنده مىشوند. فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ: پس آنگاه ايشان جمع شده، لَدَيْنا مُحْضَرُونَ: نزد ما حاضر شدگانند، يعنى جميع خلق اولين و آخرين جمع كرده شوند در عرصه قيامت و در موقع حساب بازداشته.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ (51) قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ (52) إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ (53) فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (54) إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ (55)
هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ (56) لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ (57) سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ (58) وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ (59) أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (60)
ترجمه
و دميده شود در صور پس آنگاه آنها از قبرها بسوى پروردگارشان ميشتابند
گويند اى واى بر ما كه برانگيخت ما را از خوابگاهمان اينست آنچه وعده داده بود خداى بخشنده و راست گفتند پيغمبران
نباشد آن مگر يك فرياد
جلد 4 صفحه 412
پس آنگاه آنها جماعتى هستند نزد ما حاضر شدگان
پس امروز ستم نميشود كسى بچيزى و جزا داده نمىشويد مگر آنچه بوديد كه ميكرديد
همانا اهل بهشت امروز در شغل خوشى لذت برندگانند
ايشان و زنانشان در سايههائى بر تختها تكيه زنندگانند
براى ايشان در آن ميوه است و براى ايشان است در آن آنچه ميخواهند
تحيّت سلامتى است گفتارى از پروردگارى مهربان
و جدا شويد امروز اى گناهكاران
آيا مقرّر نداشتيم با شما اى فرزندان آدم كه پرستش نكنيد شيطان را همانا او براى شما دشمنى است آشكار.
تفسير
اين نفخه و دميدن دوم اسرافيل است در صور كه آنرا نفخه احياء خوانند و آن بعد از باريدن بارانى است كه داراى خاصيّت منى است چهل روز بر زمين پس ناگهان خلق از قبور برخواسته و ببارگاه الهى ميشتابند و گمان ميكنند اينمدّت خواب بودهاند و از بيم حساب با خود گويند اى واى بر ما چه كس برانگيخت ما را از خوابگاهمان ملائكه در جواب گويند اينست آنچه وعده كرده بود خدا و راست گفتند پيمبران او چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و محتمل است اول از هول محشر اين سؤال را نموده باشند و بعدا بالهام خدا خودشان اقرار نموده باشند كه اين همان وعده خدا و پيغمبران است كه بما در دنيا داده بودند چنانچه بعضى گفتهاند كه تمامى كلام خودشان است و ظاهر است و در جوامع از على عليه السّلام نقل نموده كه من بعثنا بمن حرف جرّ و صيغه مصدر قرائت فرموده است و نيز گفته شده اينكه خودشان را خواب پنداشتند براى آنستكه بين نفخه اوّل و دوّم عذاب نيست يا عذاب قبر را در برابر احوال خود در قيامت خواب پنداشتهاند و از أبو ذر غفارى ره نقل شده كه ميان مردن مردم و زنده شدنشان نيست مگر مانند خوابى و بيدار شدن از آن در هر حال زنده نمودن تمام خلق آنروز براى خدا كارى ندارد فقط يك فرياد براى احضار لازم دارد كه در صور بعمل آيد و همه خلق اوّلين و آخرين مجتمعا در صحراى محشر حاضر شوند و در پيشگاه الهى قيام نمايند و خداوند هم براى آنها بعدل قيام نموده ذرّهئى از ميزان استحقاق بندگان براى ثواب كم نفرمايد و بدون استحقاق عذابشان نكند چون ظلم بود بلكه جزاى هر كس را بميزان استحقاقش عطا فرمايد از خوب
جلد 4 صفحه 413
و بد و از فضلش بر خوب افزايد و از قهرش بر بد نيفزايد و اهل بهشت در آنروز مشغوليّات خوبى دارند و آن معاشرت و مقاربت حوريان است كه ابروهاشان مانند هلال است و مژگانشان مانند پرهاى بلند بال كركسها است و با آنها سرگرم بتفكّه و ملاعبه ميباشند چنانچه قمّى ره و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در نفحات نقل نموده كه يكمؤمن داراى قوّه صد مرد شود در خوردن و آشاميدن و جماع كردن و در يكروز صد حوريّه بكر را تصرف نمايد و بعضى گفتهاند مشغول باستماع نغمات خوشند و التذاذ از نعمتهاى گوناگون بهشت و توجّهى بأحوال اهل محشر ندارند با يكديگر شوخى و مزاح ميكنند و خوشحال و متعجّب از حال خودشانند و اگر زنان آنها در دنيا اهل ايمان باشند و مايل بمعاشرت با يكديگر براى انسشان بهم مردها با زنهاشان در سايههاى درختان بهشت كه مانع از حرارت و برودت هوا يا نگاه كسى بآنها باشد بر روى تختهائى مانند حجله عروس و داماد آراسته بزيور و بپردهها نشسته و تكيه دادهاند چنانچه از امام باقر عليه السّلام نقل شده است و شايد مراد از ظلال همان پردههاى تجمّلى باشد و ظلل نيز قرائت شده است كه جمع ظلّه بمعناى سايبان است و ظلال در جمع آن و ظلّ هم استعمال شده است و براى ايشان است در آن از هر نوع ميوه و آنچه ميخواهند و آنچه تمنّا دارند و آنچه ميخواستند در دنيا از درجات بهشت و نعيم آن و براى ايشان است تحيّت و سلام قولى يعنى تلفّظى از خداى مهربان در وقت تجلّى او بنورى كه مشرف بر آنها شده و بعد از ديدن از تمام لذائذ غافل شوند چون صوت سلام را از آن نور بشنوند و بدانند كه خدا بآنها سلام فرموده و تقدير كلام آنستكه سلام يقوله اللّه قولا من ربّ رحيم و بعضى آنرا بسلام ملائكه از جانب خدا تفسير نمودهاند و در هر حال متضمّن مژده سلامتى و ايمنى از جميع بليّات و آفات است چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه سلام از خدا امان است و خداوند باهل جهنّم خطاب ميفرمايد كه جدا و ممتاز شويد از اهل بهشت و آنها جدا ميشوند پس بهشتىها ببهشت ميروند و جهنّمىها بجهنّم چنانچه فرموده و روز كه قيامت برپا شود مردم متفرّق ميشوند فريقى در بهشت و فريقى در جهنم جاى گير خواهند شد و قمى ره نقل نموده كه مردم در روز قيامت وقتى جمع شدند بقدرى مىايستند و عرق
جلد 4 صفحه 414
ميريزند كه تا بدهانشان ميرسد پس عرضه ميدارند پروردگارا حساب ما را برس اگرچه بجهنّم رويم پس خداوند بادهايى را ميفرستد كه آنها را از يكديگر جدا ميكنند و ندا ميرسد كه ممتاز شويد امروز اى گنهكاران از اهل ايمان پس ممتاز شوند از يكديگر و گنهكاران بجهنّم روند و كسانيكه در قلبشان ايمان بوده ببهشت و خطاب عتابآميز بگنهكاران شود كه آيا عهد ننمودم من با شما در عالم ذرّ يا امر ننمودم بشما بتوسط انبياء و اولياء در دنيا كه عبادت نكنيد شيطان را باطاعت دستورات او چون هر كس اطاعت كند كسى را در معصيت خدا عبادت نموده است او را چنانچه در باره يهود و نصارى خداوند فرموده احبار و رهبانان خودشان را پروردگاران خودشان قرار دادند چون حلال و حرامى براى آنها معيّن نمودند و آنان اطاعت كردند و كسيكه عبادت كند غير خدا را عبادت نموده هواى نفس خود را چنانچه خدا فرموده آيا پس ديدى تو كسيرا كه قرار داد هواى خود را خداى خود و كسيكه عبادت كند هواى نفس را عبادت نموده است شيطان را در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه مرديرا اطاعت كند در معصيتش عبادت نموده است او را و از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه گوش بدهد بگويندهئى پس عبادت نموده است او را پس اگر گوينده از خدا نقل ميكند عبادت نموده است خدا را و اگر از شيطان نقل ميكند عبادت نموده است شيطان را و دشمنى شيطان با بنى آدم از بدو خلقت آنها واضح بوده و هست و شغل بسكون و فكهين بدون الف نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِن كانَت إِلاّ صَيحَةً واحِدَةً فَإِذا هُم جَمِيعٌ لَدَينا مُحضَرُونَ (53)
نيست مگر صيحه واحده که تمام آنها در پيشگاه الهي حاضر ميشوند و آنها را حاضر ميكنند.
إِن كانَت إِلّا صَيحَةً واحِدَةً يعني بمقدار صيحه واحده که آني و فوري.
فَإِذا هُم جَمِيعٌ لَدَينا مُحضَرُونَ اسم مفعول است يعني احضار شدگان و احضار كننده ملائكه عذاب هستند که آنها را حاضر ميكنند. (سؤال) صفحه زمين که گنجايش جميع ملائكه عذاب و جن و انس و حيوانات از اول خلقت تا آخر دنيا ندارد (جواب) اولا گذشت که تمام اينکه كرات جويه در يك جا جمع ميشود و بهم وصل ميشود و بسا كراتيست که چندين هزار برابر كره زمين است تمام اينکه ستارهها كراتي هستند تمام يك جا جمع هستند و ثانيا همين نحوي که خداوند زمين كعبه را و مكه را ابتداء خلق فرمود و روز بيست و پنجم ذي القعده که روز دحو الارض است آن قطعه را بسط داد و از او تمام صفحه زمين را خلق فرمود و شرحش ميآيد و لذا مكه را ام القري گرفتند و اينكه پيغمبر را امي لقب دادند يعني مكي نه اينكه بمعني بي سوادي و بي علمي باشد چنانچه توهم كردند همين نحو خداوند قدرت دارد که كره زمين را باندازهاي بسط دهد که گنجايش تمام اينها را داشته باشد و اللّه العالم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 53)- سپس برای توضیح چگونگی سرعت وقوع این نفخ صور، میفرماید: «آن صیحه واحدی بیش نیست، فریادی عظیم بر میخیزد، ناگهان همگی نزد ما حاضر میشوند» (إِنْ کانَتْ إِلَّا صَیْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنا مُحْضَرُونَ).
بنابر این برای احیای مردگان و برخاستن آنها از قبرها و حضورشان در دادگاه عدل پروردگار زمان زیادی لازم نیست، همان گونه که برای مرگ انسانها زمان طولانی لازم نبود، صیحه اول فریاد مرگ است، و صیحه دوم فریاد زندگی و حیات و حضور در دادگاه عدل پروردگار!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم